تبرک در اسلام و مبارک بودن اشیائی غیر متعارف مانند ادرار محمد و امامان شیعه

    تبرک از جمله اعتقادات مسلم تقریبا همه‌ی ادیان می‌باشد، اسلام هم از این قاعده مستثنی نیست، این دین به پیروانش دستور داده است که در روز چندین بار کعبه را تعظیم کنند، زیرا این خانه خود الله برای انسانها در سرزمین مبارک ساخته است و همچنین سنگی سیاه را که در گوشه‌ای از همین بنا قرار داده شده است را بسیار مبارک می‌داند به گونه‌ای که بوسیدن این سنگ موجب تقرب به درگاه الله، خدای این دین، می‌گردد.

    قرآن نیز از برخی اشیاء با عنوان چیزهای مبارک یاد کرده است، برکت به معنی افزایش می‌باشد و چیزی که در آن برکت باشد مبارک است، تبرک هم یعنی درخواست برکت

 مبارک بودن سرزمین اطراف مسجد الاقصی

    سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ البَصِيرُ (الاسراء/1) پاک مطلق است آن (الله) كه بنده‏اش را شبی از مسجد الحرام به سوى مسجد الاقصى كه دور تا دور آن را بركت داده‏ايم برد تا برخی از نشانه‏هاى خود به او نمایان سازیم كه او همان شنواى بيناست. در این آیه از لخاظ معنی و مفهوم تناقض از سوی گوینده وجود دارد بدین صورت که از فعل «نریه» همراه با ضمیر «هو» استفاده شده است

 مبارک بودن جایگاهی خاص در سرزمین اسرائیل و قرار داشتن درختی در آنجا؛ این همان درختی است که به گفته‌ی قرآن، الله از درون آن موسی را صدا زد و همچنین این جایگاه مبارک در دره‌ای قرار داشت

   فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِي مِن شَاطِئِ الْوَادِي الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَن يَا مُوسَى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ (قصص/30) پس هنگامیکه به آن رسيد از جانب راست دره در آن جايگاه مبارك از آن درخت ندا آمد كه اى موسى! منم، من الله پروردگار جهانيان

مبارک بودن خود قرآن

   وَهَذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُّصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلاَتِهِمْ يُحَافِظُونَ (انعام/92) و اين كتاب مبارکی است كه آن را فرو فرستاده‏ايم  و هم گون با كتاب پیش از آن است، تا هشدار دهی مكه و دور تا دور آن و مؤمنان به آخرت را و کسانیکه به روز رستاخیز ايمان مى‏آورند و آنان نگهدارنده‌ی نماز خویش هستند.

 مبارک بودن سرزمین مکه

   إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ ( آل عمران/96) نخستين خانه‏ای كه برای مردم  قرار داده شد در سرزمين مكه است كه پر بركت و مايه راهنمائی جهانيان است

 مبارک بودن شبهای پایانی رمضان(شب قدر)، این شب از هزار ماه با ارزشتر است

   لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ (قدر/3) شب قدر از هزار ماه با ارزشتر است

إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ (دخان/3) همانا ما آن (قرآن) را در شبى مبارک فرو فرستادیم همانا ما هشداردهنده بوديم

 مبارک بودن شخص عیسی مسیح

   وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا (مریم/31) و هر جا كه باشم مرا با بركت‏ قرار داده است و تا زنده‏ هستم به نماز و زكات سفارش كرده است

   در این مورد حدیثی وجود دارد که به موجب آن گروهی معتقدند که چیزهای غیر متعارفی از محمد هم مبارک است، یکی از این چیزها ادرار وی می‌باشد، حدیثی کمتر شنیده شده درباره‌ی محمد وجود دارد که گویا هنگامیکه خدمتکارش ، ام ایمن، به اشتباه ادرار وی را که در کوزه‌ای نگه می‌داشت نوشید، محمد این کار وی را تأیید نمود

     این حدیث در چندین کتاب معتبر اسلامی آمده است و از چندین راه همراه با سند بیان شده است

      راه نخست از ابو مالک نخعی از الأسود بن قيس از نبيح العنزی عن أم أيمن(خدمتکار محمد) که در چندین کتاب بیان شده است و مفهوم همه این است که

     محمد شبی از خواب بلند شد و به طرف کوزه‌ای که معمولا در زیر تخت خوش و یا در گوشه‌ای از اتاق می‌گذاشت و مخصوص ادرار شبانه‌اش بود رفت و در آن ادرار نمود، ام ایمن می‌گوید که من از خواب برخاستم در حالیکه تشنه بودم، نوشیدم آنچه که در کوزه بود و احساس نکردم، هنگامیکه صبح شد نبی گفت

ای ام ایمن، بلند شو و آن کوزه را از آنچه که در آن است خالی کن

گفتم: و الله من آن را نوشیدم

     ام ایمن گفت: پس رسول الله خندید تا اینکه دندان هایش آشکار کردید، پس گفت

     به درستیکه شکم تو از این پس به درد نخواهد آمد. این حدیث نشان می‌دهد که محمد به خدمتکارش که اهل افریقا بوده با توجه به کمبود آب در آن سرزمین، آب گندیده می‌داده است

 این حدیث در منایع مختلف اسلامی آمده است و به دلیل کثرت همین منابع کسی نتوانسته آن را رد نماید

       راه دیگری که این حدیث روایت شده از طریق حسن بن حریث از یعلی بن عطاء از ولید بن عبدالرحمن از ام ایمن می‌باشد، منابع این روایت هم بسیار زیاد است

     آن گونه که از روایات برمی‌آید، زن دیگری به نام «برکه ام یوسف» خدمتگذار ام حبیبه( از زنان محمد که به حبشه هجرت نمود) هم این ادرار را نوشیده است گرچه برخی معتقدند که این دو یکی هستند، در اینجا چند تا از کتابهائی که این موضوع را آورده‌اند بیان می‌کنم

     ان النبی كان يبول فی قدح من عيدان ثم وضع تحت سريره، فبال فوضع تحت سريره فجاء فاراده فاذا القدح ليس فيه شی فقال لامراه يقال لها بركه كانت تخدمه لام حبيبه جاءت معها من أرض الحبشه

اين البول الذی كان في هذا القدح؟

شربته يا رسول الله! بیهقی در سنن کبری جلد7 صفحه 67 حدیث شماره 13184

   همچنین طبرانی همین حدیث در الکبیر جلد24 صفحه 189 و از طریقی دیگر در صفحه 205  آورده است

    سیوطی در الخصائص الکبری جلد 2 صفحه 441 معتقد است که این حدیث صحیح می‌باشد

   اما آیا برکه و ام ایمن دو زن بودند که هر کدام  جداگانه ادرار محمد را نوشیدند یا هر دو اسم یکی است؟

     ابن کثیر در البدایه و النهایه جلد 5 صفحه 326 معتقد است که کسی که ادرار محمد را نوشیده است برکه بوده است و کسی که همراه ام حبیبه از حبشه آمده بود او خدمتگذار ام حبیبه بود صاحب این برده ابی سفیان بن حرب می‌باشد و فرق است بین او و ام ایمن

    ابن حجر هم در الاصابه جلد 8 صفحه 171 معتقد است که این دو یکی نبودند و  این دو داستان جداگانه‌ای است

     فقهای اسلامی هیچ کدام این حدیث را رد نکرده اند و تقریبا در صحت آن شکی نیست؛ اما آن چیزی که سبب اختلاف بین آنها است این موضوع می‌باشد که آیا نوشیدن ادرار محمد دارای احکام فقهی است یا نه

      ایرادی که به این حدیث گرفته می‌شود این است که چگونه خدمتکار محمد ادرار او را نوشید بدون اینکه متوجه شود چه چیزی را می‌نوشد

در پاسخ باید گفت

    نخست این که این ادعا را خدمتکار(خدمتکاران) محمد مطرح نموده است و کسی غیر از او چنین ادعائی ننموده است، او برای این کار می‌تواند دلایلی مخصوص به خود را داشته باشد مانند خودشیرینی

    دوم اینکه در هنگام تشنگی اگر مایعی را ظرفی که مخصوص آب است ریخته شده باشد، معمولا فرد تشنه بر حسب اینکه از چه طبقه‌ی اجتماعی باشد و چگونه آبی را نوشیده است، قدرت تشخیص او کمتر است؛ نمونه‌اش را هر روزه در بیمارستانها مشاهده می‌‍شود که افرادی در هنگام تشنگی نفت را نوشیده‌اند، این موضوع برای آشنایان من نیز اتفاق افتاده است

     سومین احتمالی که مطرح می‌باشد این است که ممکن است در همان کوزه‌ای که محمد ادرارش را در آن ریخته بود مقداری آب هم موجود بوده باشد که با ادرار محمد رقیق‌تر گردید، شاید هم محمد آب را درون کوزه ریخته بود و به دروغ آن را ادرارش معرفی نموده بود؛ خلاصه مهم این نیست که آیا خدمتکار او ادرارش را نوشیده است یا نه، مهم این است که محمد این موضوع را به محض شنیدن می‌پذیرد و به زنی که مدعی خوردن ادرارش می‌یاشد (به طور غیر مستقیم) می‌گوید که الله در ادرارش برکت گذاشت است

   در تشیع ظاهرا خوردن ادرار و مدفوع ائمه دارای اجر و پاداش می‌باشد

   آیت الله ملا زین العابدین گلپایگانی که از علماء بزرگ شیعه در قرن 13 به شمار می‌آید، در کتاب انوار الولایه که به زبان عربی نوشته شده می‌گوید

    ليس في بول الأئمه و غائطهم استخباث و لا نتن و لا قذارة، بل هما كالمسك الأذفر، بل من شرب بولهم و غائطهم و دمهم يحرم الله عليه النار و استوجب دخول الجنه (انوار الولایه/ص440) در ادرار و مدفوع امامان نه پلیدی وجود دارد و نه گندی و چرکی، بلکه آن دو(ادرار و مدفوع) مانند مشک بسیار خوشبو هستند؛ اما هر کس که ادرار، مدفوع و خون آنان بنوشد الله آتش جهنم را بر او حرام می‌گرداند و دخول بهشت بر او واجب می‌شود

    در اصول کافی که معتبرترین کتاب شیعه می‌باشد حدیثی وجود دارد(3) که مدفوع ائمه بوی مُشک بسیار خوشبو دارداین موضوع یکی از راههای تشخیص امام زمان می‌باشد

بیان دیدگاه